شمیم حیات
« رمز دوستی »
دو دوست در بیابان همسفر بودند . در طول راه با هم دعوا کردند. یکی به دیگری سیلی زد.
دوستی که صورتش به شدت درد گرفته بود بدون هیچ حرفی روی شن نوشت: « امروز بهترین دوستم مرا سیلی زد » .
آنها به راهشان ادامه دادند تا به رودخانه ای رسیدند و تصمیم گرفتند که شنا کنند. ناگهان دوست سیلی خورده به حال غرق شدن افتاد. اما دوستش او را نجات داد. او بر روی سنگ نوشت : « امروز بهترین دوستم زندگیم را نجات داد ».
دوستی که او را سیلی زده و نجات داده بود پرسید : « چرا وقتی سیلی ات زدم ، بر روی شن و حالا بر روی سنگ نوشتی ؟ »
دوستش پاسخ داد : « وقتی دوستی تو را ناراحت میکند باید آنرا بر روی شن بنویسی تا بادهای بخشش آنرا پاک کنند . ولی وقتی به تو خوبی میکند باید آنرا بر روی سنگ حک کنی تا هیچ بادی آنرا پاک نکند » .
نوشته شده در جمعه 89/2/3ساعت
11:29 صبحنوشته ی حسیبا دلنوشته همراهانم ( ) |
Design By : Pichak |