شمیم حیات
«دوست دارم یاس باشم »
دوست دارم نور باشم تا که در صحرا بتابم.
یا که شاید قطره باشم تا در آغوش صدف ی گوهر ارزنده گردم.
![در آغوش صدف](http://ftp.pcworld.com/pub/screencams/sea-shell.jpg)
دوست دارم ابر باشم تا ببارم روی دریا تا بکاهم از غرورش.
![ابر باشم تا ببارم](http://www.nemesiis.com/blog/img/rain.jpg)
دوست دارم یاس باشم تا که با عطر وجودم عالمی را پاک سازم.
دوست دارم اشک باشم تا که جاری گردم از چشم ،
تا که مرهمی بر زخم های قلب غم.
![اشک باشم](http://img.blogcu.com/uploads/aslanbasol_karsinojen_gozyasi.jpg)
دوست دارم شبنمی باشم بر روی یک گل سرخ یا بر روی یک شقایق.
یا که بر روی اقاقی ها بخوابم ،
یا بیفزایم بر آنها هم صفا و هم طراوت هم نشاط و لطافت.
دوست دارم برگ باشم برگ سبزی در کویری روی دوش تک درختی.
![برگ باشم](http://deltangt1.persiangig.com/image/790210301.jpg)
تا مبادا مردمان ازین درخت خشک و بی جان رو بتابند.
نوشته شده در پنج شنبه 88/12/20ساعت
12:9 صبحنوشته ی حسیبا دلنوشته همراهانم ( ) |
Design By : Pichak |