شمیم حیات
هر گاه دوستی سر اندوه ؛ بر شانه ی تحمل دوست دیگر می نهد ، و یا آغوش او پناه آغوشی خالی می شود.
دستی به وسعت زمین امروز و دیروز دردمندی او را تحمل می کند.
مهر سر بلند کرده و عاشقانه خدا را نیز در این حضور فرامی خواند.
خداوندگار نیز از راه می رسد ، او می آید ؛ تا مهری که آفریده ی خود اوست تقدیس کند.
تا عشق و مهرورزی را ستایش کند ، تا از روح خود در عشق و مهر بازدمد.
نوشته شده در سه شنبه 87/12/27ساعت
1:49 صبحنوشته ی حسیبا دلنوشته همراهانم ( ) |
Design By : Pichak |