سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شمیم حیات

 «  پرنده در اوج  »

رمضان ! تو میروی و این مائیم که به دنبالت از کاسه دیدگانمان آب جدایی میفشانیم و چنین ناله سر می کشیم. خداحافظ ای ماه بزرگ خدا ای عید دوستان خدا.

خداحافظ ای ماه بزرگ خدا

خداحافظ ای که آسمانی ترین معناها را در شریان لحظه هایمان جاری کردی.بدرود ای آنکه خورشید حضورت تابناکترین روزها و نورانی ترین ساعت ها را ارزانیمان کرد.

خداحافظ ای که در تو پرنده آرزوها به اوج آسمان سر سائید. ای که گنجینه ی عبادت بودی و در تو با هزار بال در آسمان امل پر کشیدیم.

 پرنده آرزوها

ای صمیمی ترین یار آنگاه که فروغ رویت را از پنجره نگاهمان بردمید ، سراچه دلمان لبریز از شادمانی گشت. با ذره ذره وجودمان شهد اُنست را نوشیدیم و با حضورت خو کردیم و کنون که بر ما پشت کرده و دور می شوی داغ جدایی و شور هراس آهوی دلمان را به تب و تاب افکنده است.

پنجره نگاهمان

خداحافظ ای که زنگار از آینه دلمان ستردی. ای که عصای اعجازت از سنگ دلهامان چشمه های گریه جاری ساخت و پولاد قلبمان به گرمای حضورت نرم و روان گشت. با تو بدرود می گوئیم. اما نه از ملالت و دلسردی که با ناچاری و دلتنگی.

خداحافظ ، خداحافظ و صد افسوس ای دریای رحمت رمضان و ای چشمه های فضل و برکتی که در رمضان بودید و از مقابل دیدگان حسرت بار ما گذشتید. بی آنکه از گوارای حیات بخشتان نوش کنیم.

از گناهان ما درگذر

ای خدای رمضان با گذشتن این ماه تو نیز از گناهان ما درگذر. کنون که زیور رمضان را از اندام زمین و زمان بر می گیری ، از تن ما نیز جامه ناموزون گناه و عصیان برافکن. خدایا با تو می گویم با تو با تو.


نوشته شده در شنبه 88/6/28ساعت 2:19 صبحنوشته ی حسیبا دلنوشته همراهانم ( ) |


Design By : Pichak